محل تبلیغات شما
در حکایت امده در عشق رفاقت میکنم از می و می خانه و ساقی روایت میکنم دختی دیدمو گفتم چطور هس حالت طعنه ای زد به منو گفت چه کثافت میکنم پیمانه ای دادمو گفتم بفرما عاجل ضربه ای زد به سرم رفت،چه نگاهت میکنم داد فریادی زدم برگرد عزیزم رخ پری نیم نگاهی کردو گفت از تو شکایت میکنم دل مارا این جهانو آن جهان بکشس ولی عابدی گف پسر زهرام صدایت میکنم دستو پا گم کردمو گشتم به دنبالش نبود این ها زِ سر پیر عَلمدار کتابت میکنم من در ته چاهو عشق یوسف با من این زلیخاه زمان

تصاویر امیر قره چاهی

امیر قره چاهی (آتئیسم را دار بزنید)

امیر قره چاهی (سلیم)بودن نبودن های تکراری

میکنم ,ای ,عشق ,زد ,یوسف ,گفتم ,زد به ,ای زد ,عشق یوسف ,میکنم دستو ,صدایت میکنم

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها